پس از چند هفته آرامش نسبی، مردم لبنان بار دیگر از روز جمعه دور تازهای از اعتراضات خود علیه فساد موجود در ساختار سیاسی این کشور را آغاز کردند. صلیب سرخ لبنان اعلام کرده است در درگیریهای شدید شنبه شب میان نیروهای امنیتی این کشور و معترضان در میدان «النجمه» واقع در مرکز بیروت، ۲۲۰ نفر زخمی شدند که ۸۰ نفر آنها به بیمارستان منتقل و ۱۴۰ نفر نیز در محل درگیریها درمان شدند. اوجگیری دوباره اعتراضات مردم در «عروس خاورمیانه» حال این سؤال را مطرح میکند که چرا مردم لبنان بار دیگر حضور در خیابان را برای نشان دادن مخالفت خود با سیاستهای مقامات این کشور انتخاب کردهاند؟
جنبش اعتراضی شهروندان لبنانی از ۲۵ مهر ماه و بر اساس مطالبهای کاملاً مشروع که همان تشکیل دولتی برآمده از مردم که بتواند خدمات بهتری به شهروندان ارائه کند، شکل گرفت. اما این جنبش پس از مدتی درپی برکناری سعدحریری، نخستوزیر که خود در ایجاد شرایط موجود نقش تعیینکنندهای داشت و با شکلگیری بازی کثیف از سوی برخی جریانهای داخلی این کشور مواجه شده و مردم احساس کردند در خلأ قدرت موجود حقوق آنها بیش از پیش ضایع خواهد شد. شهروندان لبنانی اکنون هم خواسته غیرمعقولی نداشته و تنها بر شکلگیری سریعتر دولت تأکید دارند و امیدوارند جریانهای سیاسی این کشور با کنار گذاشتن منفعتطلبی خود برای یک بار هم که شده منافع ملی و مردمی را بر منافع شخصی خود ارجح بدارند.
در حالی که نزدیک به یک ماه از انتخاب حسان دیاب به عنوان نخستوزیر مکلف به تشکیل کابینه میگذرد اما وی به دلیل همین سنگاندازیها در پیشبرد سیاستهای خود ناتوان است. جبهه مخالف به سردمداری سعد حریری، سمیر جعجع و ولید جنبلاط سعی دارند از تشکیل دولت جلوگیری کنند و به زعم خود نگذارند دیاب که به اعتقاد آنها از همراهی حزبالله برخوردار است در دستیابی به اهداف خود موفق باشد. این خط از سوی سعودی و آمریکا نیز دنبال میشود و آنها نیز درپی آن هستند با تداوم شرایط موجود در لبنان و شعلهورسازی دوباره اعتراضات در این کشور، اهداف پشت پرده خود را دنبال کنند.
اکنون اگرچه هر گونه تحلیلی در مورد چشمانداز آینده تحولات لبنان دشوار به نظر میرسد، اما واقعیت و ریشه تحولات اخیر این کشور را باید در جای دیگر جستوجو کرد. درد لبنان درد مزمن و کهنهای است که در ساختار سیاسی آن نهفته است. پیمان طایفهای طائف زیر بنای مشکلات کنونی لبنان است که بر اساس سیاستهای استعماری فرانسه ایجاد شده و تا وقتی این رویکرد گروهگرایی ادامه پیدا کند مشکلات لبنان هم رفع نخواهد شد. به نظر میرسد درنهایت باید روزی روشنفکران، علما و دلسوزان لبنانی بدون هیچ ملاحظهای دور یک میز نشسته و نسبت به اصلاح ساختار سیاسی موجود این کشور و ایجاد نظام سیاسی نوین که بر اساس ملاحظات این کشور باشد اقدام کنند. ساختار کنونی از ضعف مفرط رنج برده و تمامی مشکلات را بر دوش مردم قرار میدهد و نتیجه آن میشود که کشور ثروتمندی مانند لبنان به یکی از بدهکارترین کشورهای جهان تبدیل شده و رهبران سیاسی به دلیل وابستگی حزبی و طایفهای از هرگونه پاسخگویی مبرا شدهاند.
نظر شما